مگر نگفتیم رای من کجاست .
مگر نگفتیم ما بیشماریم .
مگر نگفتیم یا حسین میر حسین .
مگر ضربه شصت نشان ندادیم .
مگر با سکوت خیابانهای تهران را در موج عظیم انسانی غرق نکردیم .
مگر پایه های اقتدارگرایی را به لرزه در نیاوردیم .
مگر خواب راحت را از اشغالگران وطن سلب ننمودیم .
آنها بر خود لرزیدند و سگانشان را رها کردند .
روز قدس به خیابان رفتم ومتوجه نکته ای شدم که به گمان من همگان به چشم دیدند ولی تامل نکردند .
به هر دلیل سبزها روز قدس بصورت پراکنده و یا کم به خیابان آمدند .
بعضی دلشکسته شدند ولی به تحلیل رفتن بازوی کودتا توجه نکردند . به تعداد کم راهپیمایان فقط ذهنیت شرکت نکردن سبزها بود و بس.
ولی بیشمار بودن سبزها حتی در غیبت از خیابانها دیدنی بود کسی هم از26 میلیون طرفدار دولت و رای دهندگان خبری نداشت .
هزینه ای که رژیم برای این مسئله پرداخت از دو جهت بسیار سنگین بود .
استهلاک نیروی رزمی در آفتاب سوزان و تحمیل هزینه مادی لشگر کشی خیابانی به همین دلیل .
این نیروها تا چه زمانی این مسئله را خواهند پذیرفت که به وظیفه شان عمل میکنند یا باید عمل کنند ؟
برای نیروهای ضد شورش یکسال گذشته مداوم در حالت آماده باش بودن و از صبح تا غروب آفتاب ماندن و مورد نفرت خانواده و فامیل قرار گرفتن چه بازده مادی و معنوی دیگری داشته ؟
آنها درحالت آماده باش جنگی هستند ولی برای مردم حالت صلح برقرار است. فراموش نکنیم که ایشان هم دارای خانواده و زندگی میباشند و اصولا در مرحله اول جهت داشتن یک شغل و تامین خانواده به این نیروها پیوسته اند .
و اما هزینه دوم که بسیار مهمتر میباشد خلوت بودن راهپیمایی که نمایانگربی کسی حکومت درروز فدس بود .
به نظر من میبایستی تاکتیک جدید جنبش سبز بر این پایه استوار شود .
عدم حضور در خیابان در مراسم و راهپیمایی های مصوب و تاریخی رژیم یعنی درست عکس سال قبل.
اگر سبزها در راهپیمایی ها شرکت نکنند حرکت مشتی ساندیس خور همچون میان پرده ای کمدی در رسانه های جهانی
منعکس میشود .
لبته نباید منتظر باشیم که خاتمی - موسوی - کروبی اطلاعیه مبنی بر عدم شرکت بدهند .
بازهم میتوانیم بگوییم ما بیشماری ولی این بار در عدم حضور .